زندگینامه حاج احمد متوسلیان

حاج احمد متوسلیان

 

زخمی شده بود. پایش را گچ گرفته بودند و توی بیمارستان مریوان بستری بود. بچه ها لباس هایش را شسته بودند. خبردار که شد، بلند شد برود لباس های آن ها را بشوید.

گفتم: «برادر احمد، پاتون رو تازه گچ گرفتن، اگه گچ خیس بشه، پاتون عفونت می کنه.»

گفت: «هیچی نمیشه.»

رفت توی حمام و لباس همه بچه ها را شست. نصف روز طول کشید. گفتیم الان تمام گچ نم برداشته و باید عوضش کرد.اما یک قطره آب هم روی گچ نریخته بود.

می گفت: «مال بیت المال بود، مواظب بودم خیس نشه.»

 

*قسمتی از زندگینامه حاج #احمد_متوسلیان

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.