زندگینامه حاج احمد متوسلیان
زخمی شده بود. پایش را گچ گرفته بودند و توی بیمارستان مریوان بستری بود. بچه ها لباس هایش را شسته بودند. خبردار که شد، بلند شد برود لباس های آن ها را بشوید.
گفتم: «برادر احمد، پاتون رو تازه گچ گرفتن، اگه گچ خیس بشه، پاتون عفونت می کنه.»
گفت: «هیچی نمیشه.»
رفت توی حمام و لباس همه بچه ها را شست. نصف روز طول کشید. گفتیم الان تمام گچ نم برداشته و باید عوضش کرد.اما یک قطره آب هم روی گچ نریخته بود.
می گفت: «مال بیت المال بود، مواظب بودم خیس نشه.»
*قسمتی از زندگینامه حاج #احمد_متوسلیان
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط 3392593516 در 1396/08/13 ساعت 10:31:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید